بزرگترین دغدغه بشر؛ درد جاودانگی برایم اهمیت دارد
سهند خیرآبادی، متولد ۱۳۶۷ نویسندهای سی ساله است و دکترای فلسفه هنر دارد و چند نمایشنامه موفق دارد که اجرا شدهاند. چندی پیش از او یک تئاتر به اسم «آیراک» روی صحنه بود و اکنون هم «مختلفالضلاع». خیرآبادی عموما نویسنده پر کاری نیست، اما هر زمان اثری را روی صحنه برده، بهقدر کافی توانسته نظرها را به سوی خودش جلب کند. در این نمایش که روایتی چندوجهی از دوتاییهای تاریخ به تصویر درآمده نادر فلاح و میترا حجار نقشآفرینی میکنند. در این اثر شاهد اجرای پنج نمایش کوچک در قالب یک اجراییم که ارتباط زیادی با هم ندارند اما در شکل اجرایی و زبان به هم شبیهاند. از جمله دوتاییهای تاریخی که در نمایش به آنها پرداخته میشود ارتباط هیتلر و هیملر، دن کیشوت و سانچو و گویا و کشیش است؛ افرادی که بخشی از ویژگیها و هویتشان در ارتباط با یکدیگر شکل گرفته است. البته این نمایش از فضایی کمدی برخوردار است و ارتباط این افراد با هم با زبانی طنز به تصویر کشیده شده است. در این اثر نمایشی سهند خیرآبادی به عنوان نویسنده و نادر فلاح به عنوان کارگردان حضور دارد. رها جهانشاهی (مجری طرح)، رضا حیدری (طراح نور)، نسرین آجرلو (طراح گریم)، فائزه آئین (طراح صحنه)، پریناز شیخ (طراح لباس)، مهدی رایگانی (گرافیست)، پویا نوری (عکاس)، آریا سبزواری (ساخت تیزر و موشن)، هومن ثنائی (موسیقی)، افسانه کاشفی (مدیر تولید)، ماهان شهیدیزاده (دستیار و برنامهریز کارگردان)، حامد نوبخت (دستیار تولید)، شایان قدیریان (مدیر صحنه) و امیر قالیچی (مدیر تبلیغات) به عنوان گروه اجرایی حضور دارند. این تئاتر شبها ساعت ۲۲:۳۰ در سالن شماره دو تماشاخانه سپند روی صحنه میرود. خالق «غسالخونه»، ۱۳۹۶، «ماجرای گالاپاگوس به روایت سلطان مبارک» ۱۳۹۶، پیانوستالوژی، «آرایشگر و سه زنِ ابَر مرد» ۱۳۹۷، این بار از «مختلفالضلاع» میگوید. او کوشیده بار دیگر به شیوه کمدی به بحث مرگ و تاریخ بشریت بپردازد. با خیرآبادی در این مورد به گپوگفت نشستیم.
گزارشگر: این روزها متنی از شما روی صحنه است؛ چه حس و حالی از دیدن این اجرا دارید؟
خیرآبادی: با ادب و احترام به خوانندههایِ محترم همشهری جوان. همینکه مردم میآیند و ۵۵ دقیقه کنارِ افکار و نوشتههایِ من مینشینند؛ میخندند، افسوس میخورند و شاید هم تحتِتاثیر قرار گیرند؛ احساس خیلی خوبی است.
گزارشگر: به نظرتان توانستهاید اثری تاثیرگذار خلق کنید؟
خیرآبادی: این را من نباید بگویم. مخاطبها باید این احساس را داشته باشند. اما از نظر خودم، اثر ارزشمندی است. اثری است که میتوانم سرم را بالا بگیرم و بگویم مختلفالاضلاع نوشته من است.
گزارشگر: مختلفالاضلاع را چه زمانی نوشتید؟
خیرآبادی: سال ۱۳۹۰٫
گزارشگر: آن زمان چند سال داشتید؟
خیرآبادی: ۲۳ سالم بود.
گزارشگر: به نظرتان حرفهای آن سال، پاسخگوی حال و هوای این روزهای هم است؟
خیرآبادی: اینکه نوشته یک نویسنده تا یک سالی تاریخ اجرا داشته باشد، بسیار بد است. اگر با این دید بخواهیم به موضوع نگاه کنیم، خیلی از متنها دیگر حق اجرا ندارند. اگرچه به نظرم خیلی از متون واقعا هم حق اجراشدن ندارند. اما مختلفالاضلاع حرفش حرف هر روزه است، چون به بزرگترین دغدغه بشر نگاه میکند.
گزارشگر: جاودانگی؟
خیرآبادی: دقیقا. کتابی به اسمِ «درد جاودانگی»، نوشته میگل د اونامونو، ترجمه بهاءالدین خرمشاهی که چاپ چهارمش در بازار کتاب موجود است از نویسنده و فیلسوفی اسپانیایی است. در آن کتاب آمده است که انسان چه دردی را تحمل میکند تا بخواهد به جاودانگی برسد. بدون شک، این کتاب یکی از تاثیرگذارترین کتابهایی بود که موقع نوشتن مختلفالاضلاع، خیلی ذهنم را مشغول کرده بود. مختلفالاضلاع در پنج پرده و در ژانر کمدی سیاه، مرگ را دستمایه طنز قرار میدهد و با زبانی ساده از همان ابتدای اجرا مخاطب را درگیر روایت میکند.
گزارشگر: تحصیلاتتان چیست؟
خیرآبادی: دکترای فلسفه هنر دارم.
گزارشگر: پس بدونشک شما این روند مطالعاتی را از پیش هم داشتهاید.
خیرآبادی: به صورت غیرآکادمیک بله.
گزارشگر: از تجربه کار با بازیگرهایِ معروفی مثل نادر فلاح و میترا حجار بگویید.
خیرآبادی: فوقالعاده بودند هر دو عزیز. میترا حجار، عینِ یک ساعت دقیق است. بسیار منظم، بسیار همکار و بسیار هم آرتیست است. نادر هم همینطور. نادر فلاح همدلترین کارگردانی بود که تا حالا با او کار کردهام. جزء آن دست کارگردانهایی است که فقط اجرا برایش مهم است، نه خودنماییهای بیدلیل.
گزارشگر: جنس کمدی که در این کار انتخاب کرده بودید، خیلی با کمدیهای دیگر فرق داشت. به نظرتان اینطور نیست؟
خیرآبادی: دقیقا. آثار کمدی که در حال اجراشدن هستند، بیشتر به سمت هزل حرکت میکنند و بیشتر به سمت خنده شکم میروند تا خنده مغز. این آثار به سمتی میروند که انگار گروه اجرا میخواهند به زور مخاطب را وادار به خنده کنند ولی تمام تلاش مختلفالاضلاع این است که درنهایت ادب، خنده را روی لب مخاطب بنشاند. در این اجرا نه شوخی جنسی دیده میشود، نه حرفهای رکیک که البته این موضوعها در آثار درجه یک کمدی دنیا هم وجود دارد. اگر به فیلم «پارتی» بلیک ادواردز (محصول سال ۱۹۶۸ ایالات متحده آمریکا) نگاه کنید؛ سر میز شام، با یک صندلی کاری میکند که مخاطب از خنده رودهبر شود بدونِ هیچ شوخی اضافی.
گزارشگر: خودتان کدام اپیزود را بیشتر از بقیه اپیزودها دوست دارید؟
خیرآبادی: اپیزود سانچو و دونکیشوت.
گزارشگر: در حال حاضر به چه کاری مشغول هستید؟
خیرآبادی: در حال نوشتن فیلمنامه برای یکی از کارگردانهای درجه یک سینما هستم و امیدوارم به زودی به سرانجام برسد.
گزارشگر: و نکته پایانی.
خیرآبادی: همشهری جوان، همشهری داستان و در کل مجموعه همشهری، یکی از بهترین محیطهای رسانهای ایران است. خوشحالم که با این رسانه محترم همکلام بودم.
منبع: همشهری جوان