تصویری دیدم از استاد شجریان، داشت به شاگردانش میگفت صداتون رو حبس نکنید، رها کنید، پرواز بدید! کاری که خودش میکنه. از چارچوب و سقف آواز گذر میکنه، صدای آسمانیش رو مثل بال پرندگان بلندپرواز در اوج، پرواز میده، جایی که حافظ گذر داشته… .
او بالای نیمقرن صدای هنر ایران شد و ما را بر بال آوازهایش کجاها که نبرد. در هر گوشه و مقام و حالتی آوازهایش همرنگ فضا و حال زمانه شد، همصدای غربت دشتها. در سوگ عاشقان بیمزار، باران را صدا زد و سرودهای میهنیاش وطن را به امید زنده کرد.
در سرای تنهایی خود، غمگینانهترین مویهها را فریاد زد و عاشقانهترینهای مولانا را با شیدایی خواند. عارفی چون او پیداست که غبار آینه برنمیتابد. کشتی باده طلب میکند تا غریق دریای اشک نشود. گزندی به آن جان شیرین نرسد که در زیباترین جای قلبهای ما جا دارد.